پایگاه خبری صنعت نما - اسپیلبرگ و داستان کرانه غربی
.
چهارشنبه - ۲۶ دی - ۱۴۰۳
ساعت :

اسپیلبرگ و داستان کرانه غربی

داستان کرانه غربی درامی موزیکال و عاشقانه به کارگردانی استیون اسپیلبرگ و دومین اقتباس سینمایی از موزیکالی به همین نام است.

پژمان صمدی

به گزارش صنعت نما، ساختمان‌های کهنه و فرسوده منطقه‌ای در آمریکا تخریب می‌شوند تا به جای آنها ساختمان‌هایی نو با حضور همه این ملیت‌ها و گروه‌های متنوع ساخته شوند و آن طور که خود در اشعارشان می‌خوانند، جا برای همه خواهد بود و هیچ نیازی به درگیری و مرزبندی بین آنها وجود ندارد. ولی باز هم گویی در ژرفای وجود این گوناگونی مردم، حرارتی از تردید و اضطراب نسبت به آینده و نسبت به احقاق حقوق هویتی وجود دارد. حرارتی که رفته‌رفته به آتشی بدل می‌شود که به کشتاری بین دو گروه جوان از آمریکا و پورتوریکو می‌انجامد. در این میان، تونی، پسر جوانی از گروه آمریکایی دلباخته ماریا، دختری از گروه پورتوریکویی می‌شود که این دو در تنگنای انتخاب بین عشق و هویت، رویدادهای اصلی داستان فیلم داستان کرانه غربی را می‌آفرینند. تونی و ماریا، دو دلداده این داستان، در وفاداری به عشق، حق عاشقی را ادا می‌کنند. در پی دروغی که آنیتا به والنتینا می‌گوید و تونی را می‌فریبد، تونی به خونخواهی ماریا برمی‌خیزد، غافل از آن که چینو، دلداده اول ماریا در پی اوست تا جان او را بستاند. و در پایان داستان، تونی قربانی حسادت چینو می‌شود و به ضرب گلوله او جان می‌بازد. تونی و ماریا تا پای بی‌آبرویی در بین دوستان و بستگان پیرامونی خود و پس از آن حتی تا پای جان خویش پیش می‌روند.

داستان فیلمنامه، ساختاری عامیانه و افسانه‌ای دارد تا جایی که آن را تا حد یک داستان عامه‌پسند (پالپ فیکشن) جابجا می‌کند. ساخت تصویری داستان بر پایه بهره‌گیری از شعر، رقص، و موزیک است که این موضوع، فیلم داستان کرانه غربی را در گروه فیلم‌های موزیکال قرار می‌دهد. اگرچه شعر، رقص، و موزیک، همواره زبانی مشترک بین ملیت‌ها و قومیت‌های گوناگون بوده‌اند، ولی در داستان سمت غربی، این ابزار که نویسنده و کارگردان آن را به خوبی می‌شناسند به عنوان آهنربایی بین این دو گروه مخالف‌خوان این معرکه قرار می‌گیرد تا بلکه بتوان از آن برای رفع همه دشمنی‌ها و ایجاد دوستی‌های جدید بهره برد.

پیشبرد داستانی فیلم، تا حدی کند است. تا جایی که تا اواسط زمان فیلم، تونی، قهرمان داستان هنوز به طور کامل وارد سیر رویدادی داستان نشده‌است و این تأخیر خود باعث فشردگی در روایت عشق بین تونی و ماریا، یعنی رویداد اصلی داستان می‌شود.

داستان سمت غربی، یادآور و یا شاید برگرفته از نمایشنامه معروف ویلیام شکسپییر، رومئو و ژولیت باشد که در قالبی سیاسی و اجتماعی در هنگام قرن بیستم آمریکا بازسازی می‌شود. داستان فیلم بر روی دو خط موازی و همزمان، دو پرسش و چالش اساسی را پیش می‌کشد و به دنبال رسیدن به پاسخ آنهاست. یکی: آزادیخواهی یا بی‌غیرتی؟ و دیگری: عشق یا گناه؟ آزادیخواهی برناردو (برادر ماریا) در کنار عشق ماریا به تونی، چالشی است که برناردو و تونی را همزمان در برابر گزینش ماریا قرار می دهد. ماریا در برابر گزینشی ناخواسته بین آزادیخواهی و عشق، عشق را برمی‌گزیند، همان گونه که تونی نیز چنین می‌کند. اما این دو، در برابر خواسته نامعقولانه و تعصبی خانواده و دوستانشان، نیرویی بازدارنده نیستند و نمی‌توانند تا مانع از برخورد و درگیری بین آنها شوند. این موضوع در چند گزینه قابل بحث است، یکی در مخالفت برناردو، برادر ماریا با ازدواج تونی و ماریا، دیگری در مخالفت دوستان تونی با عشق تونی به ماریا، سومی در دروغ آنیتا به والنتینا درباره مرگ ماریا توسط چینو، و چهارمی در کشتن تونی توسط چینو، دلباخته ماریا.

نویسنده با این پردازش داستانی در زمانی که تفاوت بین رنگ پوست در آمریکا همچنان باعث ایجاد جبهه‌بندی‌های بزرگ بین احزاب سیاسی دولت، و همچنان باعث ایجاد درگیری‌های اجتماعی بین گروه‌های مختلف مردم است، تلاش دارد تا با بازآفرینی هنگام پیدایش جامعه متنوع مردم آمریکا، نه تنها باعث ایجاد وحدت بین جامعه رنگین‌پوستان و سفیدپوستان آمریکا شود، بلکه همچنین از این اتحاد، بهره‌برداری سیاسی در راستای تضعیف جناح جمهوریخواه (ریپابلیکن) در برابر جناح لیبرال (دموکرات) آمریکا کند. در بحث میان دو گروه درگیر در فیلم، این پرسش پرسیده می‌شود که آیا مشکل بین ما، رنگ پوست است؟ و پسر سفیدپوست (ریف) پاسخ می‌دهد: نه، بلکه محدوده (مساحت) است.

داستان سمت غربی و یا کرانه غربی، داستانی است از پیدایش و پردازش غرب، در آن پیکره که به معنای امروزی آن شناخته می‌شود. فیلم، روایت عاشقانه و مردمی، از ملیت‌های مختلفی است که همگی برای رسیدن به آرزوهای بلند خود به سرزمینی ناشناخته کوچ کردند و در اوان این مهاجرت مبهم، به مشکلاتی از برخورد و سایش بین اندیشه‌ها و فرهنگ‌های بین خودشان، برخوردند.

فیلم، نگاهی لیبرالیستی و آزادیخواهانه در جامعه آمریکا نسبت به رنگین‌پوستان مهاجر در آمریکاست. آن چه از درک همه رویدادهای فیلم به مخاطب ارسال می‌شود، لزوم خوانش یکسان در بین اقوام و اندیشه‌های گوناگون یک جامعه متنوع است که آن خوانش یکسان، قانون نام دارد. خوانشی که همه جوانب فرهنگی، دینی، قومیتی، حقوقی، و احساسی اقوام گوناگون یک مردم را در بر می‌گیرد. پتانسیل مشترک در بین همه گروه‌های درگیر در این داستان، احساسات برانگیخته از فرهنگ و قومیت آنهاست که این احساسات برانگیخته از تعصبات قومی، در برابر قانون سر خم نمی‌کنند و تا پای کشتار یکدیگر پیش می‌روند.

برآیند همه چالش‌ها در آزادیخواهی و یا عشق بین گروه‌های درگیر در این داستان، واژه افتخار است. افتخاری که با تردید به آن نگاه می‌شود، چرا که در جامعه چندملیتی و چندهویتی مانند ایالات متحده آمریکا، هویت‌ها رنگ می‌بازند و ملیت‌ها با یکدیگر آمیخته می‌شوند. آن جا که دیگر هر ملیتی، افتخاری برای هویت خود قائل نیست و همگی زیر یک پرچم با ملیت و هویتی یگانه، به دنبال کسب افتخار برای یک مردم و یک کشور خواهند بود.

 

پایان خبر/

 

اشتراک این مطلب

برچسب‌ها
نظر خود را ثبت کنید.

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.

درباره ی صنعت نما

يك رسانه پويا و پيشرو مي‌تواند مطالبات فعالان صنعت و معدنکاران را نمايندگي و افكار عمومي را با جايگاه و پتانسيل‌هاي اين بخش آشنا سازد. در آن صورت مسئولان و تصميم‌گيران نيز متناسب با اين جايگاه عمل خواهند كرد.

 

"صنعت نما" مي‌خواهد چنين رسانه‌اي باشد؛

ارایه سريع و لحظه‌اي اخبار، جمع‌آوري خبر و تحليل آن ها و بررسي فرصت‌ها و چالش هاي پيش‌روي صنعت.

 

 

لینک های مفید

آخرین ویدئوها

عضویت در خبرنامه

کاربر گرامی برای اطلاع از آخرین خبرها و اخبار، در خبرنامه صنعت نما عضو شوید.