پویا مهرابی
به گزارش صنعت نما، اگر این فیلم ها را ندیده اید پیشنهاد می شود حتما بعد از نیمه شب به تماشای آن ها بنشینید و بعد راحت بخوابید!
1-مطب دکتر کالیگاری
اکران: ۲۶ فوریه ۱۹۲۰
کارگردان: رابرت وینه
بهعنوان اولین فیلم این فهرست به سراغ یک اثر آلمانی میرویم که در نگاه اول شاید خیلی موفق نباشد. این فیلم با بودجه ۱۲ هزار دلاریای که داشت، تنها توانست چیزی حدود ۵ هزار دلار آن را جبران کند؛ اما همانطور که میدانید، همه چیز به باکس آفیس ختم نمیشود. فیلم مطب دکتر کالیگاری بهعنوان اثر فوقالعاده و اصلی سینمای اکسپرسیونیسم آلمان به حساب میآید و داستان یک هیپنوتیزم کننده دیوانه را حکایت میکند؛ کسی که از یک خوابگرد استفاده میکند تا افراد مورد نظر خود را به قتل برساند. این فیلم که ایده اولیه بسیار جذابی دارد، دارای یک سبک بصری تاریک و پیچیده، فرمهای نوکتیر، خطوط منحنی و اریب، ساختارها و چشماندازهایی که با زاویههای عجیب و غریبی نمایش داده شدهاند و سایهها و رگههای نقاشی شدهای که مستقیم در صحنهها وجود دارند، هست. نویسندگان این فیلم، داستان آن را با الهام از تجربههای مختلفی که در زندگی خودشان رخ داده، نوشتهاند.
هر دوی آنها افراد صلحطلبی بودند که بعد از چیزهایی که در طی جنگ جهانی اول و ارتش تجربه کردند، نسبت به مقامات دیگر هیچ اعتمادی نداشتند. یکی از نویسندگان ادعا کرده که یک سری موارد و اتفاقاتی که در این فیلم رخ داده، به نویسندگان تحمیل شده تا با وجود میل خودشان آنها را وارد داستان کنند. این فیلم در تلاش بود تا قدرت وحشیانه و غیرمنطقی را به تصویر بکشد. نویسندهها و محققان به این نتیجه رسیدند که این فیلم دوست دارد نیاز ناخودآگاه جامعه آلمان نسبت به وجود یک ستمگر را نمایش دهد که تمایل دارند از اقتداری اطاعت کنند و دوست ندارد که علیه مقامات فاسد و منحرف خود شورش کنند. بعضی از منتقدان هم اینطور تفسیر کرده بودند که کالیگاری در حال نشان دادن دولت جنگی آلمان است. البته کنتراست بیثبات بین دیوانگی و هوشمندی، درک ذهنی واقعیت و دوگانگی ذات انسان، از دیگر مضامین این فیلم بود.
2-فرانکشتاین
اکران: ۲۱ نوامبر ۱۹۳۱
کارگردان: جیمز ویل
این فیلم، داستان یک دانشمند وسواسی را نمایش میدهد که به همراه دستیار خود اجساد مختلف را از درون قبرشان بیرون میکشد. او قصد دارد که به واسطه این اجساد و اندامهای مرده آنها، یک موجود زنده را به وجود بیاورد. درنهایت موجودی که از این فرایند بیرون میآید، با نام هیولای فرانکشتاین شناخته میشود. فرانکشتاین شخصیتی محسوب میشود که بارها و بارها داستانها و آثار مختلفی حول محور او ساخته شده است. البته آثار سینمایی ساخته شده حول محور او، فقط همین فیلم نیست بلکه در میان آنها، این اثر موفقیت و کیفیت بیشتری نسبت به سایر دارد. فیلمنامه این نسخه از فیلم فرانکشتاین براساس رمان مری شلی و نمایش پگی وبلینگ نوشته شده است.
این فیلم هم درست همانند دیگر موارد این فهرست، بلافاصله بعد از اکران، موفقیت خیلی زیادی را بهدست آورد و تا حد زیادی مورد استقبال منتقدان و مخاطبان در سرتاسر دنیا قرار گرفت. به همین ترتیب هم فیلمسازان تصمیم گرفتند تا این پتانسیل و موفقیت را هدر ندهند و تا توانستند، اسپین آفها و دنبالههای مختلف را از دل آن بیرون آوردند. البته این اثر، تاثیر قابلتوجهای را روی فرهنگ عامه گذاشت و تمامی المانهای آن، تبدیل به نمادی در دنیای هالیوود و سینما شد. چند سال پیش، گییرمو دل تورو اعلام کرد که علاقه خیلی زیادی نسبت به ساخته نسخه بازسازی فیلم فرانکشتاین برای شرکت یونیورسال دارد. اما در سال ۲۰۰۹ بود که دل تورو توضیح داد که حالا حالا ساخت این فیلم بعید به نظر میرسد. در حال حاضر که رسما میتوان گفت که ساخت نسخه بازسازی این اثر، که قطعا یکی از بهترین فیلم های ترسناک تاریخ است، فراموش شده و دل تورو دیگر تمایلی برای تولید چنین فیلمی ندارد.
3-روانی
اکران: ۸ سپتامبر ۱۹۶۰
کارگردان: آلفرد هیچکاک
شاید فکر کنید که این آلفرد هیچکاک بود که استارت مجموعه روانی را زد. اما در حقیقت خالق دنیای محبوب Psycho هنرمندی به نام رابرت بلاچ بود که در سال ۱۹۵۹ رمان Psycho را منتشر کرد. داستان مجموعه حول محور زندگی مرد جوانی به نام نورمن بیتس میچرخد؛ یک جوان واقعا آشفته و بههمریخته که در متل بیتس فعالیت میکند. او به خاطر ارتباط ناخوشایندی که با مادرش دارد، از لحاظ ذهنی و روانی دچار بیثباتی شده است. همین موضوع باعث شده که او یک شخصیت پیچیده و روانی داشته باشد؛ در نتیجه این وضعیت پیش آمده، او هر از گاهی دست به کشتن افراد مختلف میزند. این دنیا آنقدر محبوب شده که در طی سالها مدام آثار مختلفی از آن ساخته میشود. حتی در سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷ هم یک سریال با نام Bates Motel روی آنتن رفت.
اما چیزی که در این مورد مد نظر ما است، همان فیلم روانی از سال ۱۹۶۰، ساخته هیچکاکِ بزرگ است. این فیلم حول محور ماجرای برخورد یک زن فراری به نام ماریون کرین و نورمن بیتس میچرخد و نشان میدهد که بعد از این آشنایی چه اتفاقاتی رخ میدهد. خیلیها اعتقاد داشتند که این اثر تفاوت زیادی با کارهای قبلی هیچکاک داشته است. اما با وجود نظرات مختلف منتقدان، مخاطبان حسابی در باکس آفیس از خجالت این فیلم درآمدند و پول زیادی را وارد جیب سازندگان کردند. فیلم روانی یکی از بهترین آثار هیچکاک محسوب میشود و یکی از بهترین فیلم های ترسناک دنیا است. این اثر باعث شد تا سطح جدیدی از خشونت قابل قبول به وجود بیاید و یکی از اولین آثار در ژانر اسلشری هم محسوب میشود.
4-فیلم بچه رزماری
اکران: ۱۲ ژوئن ۱۹۶۸
کارگردان: رومن پولانسکی
داستان فیلم بچه رزماری حول محور یک زن باردار میچرخد که به یک فرقه شیطانی مشکوک میشود. او تصور میکند که این فرقه قصد دارند فرزند او را بدزدند تا بتوانند از او در مراسمهای خود استفاده کنند. رومن پولانسکیِ محبوب که علاوهبر کارگردانی، نویسندگی این اثر را هم برعهده داشت، داستان فیلم را براساس رمانی با همین نام که با قلم آیرا لوین منتشر شده، نوشته است. این فیلم توانست تقریبا نظر مثبت همه مخاطبان در سرتاسر دنیا را بهدست بیاورد و در مراسمهای مختلف نامزد یا موفق به دریافت جایزه شود. فیلم بچه رزماری موفق شد که لقب یک اثر هنری در دنیای وحشت را از آنِ خود کند.
رومن پولانسکی که حالا تبدیل به کارگردان فوقالعاده محبوبی شده است، با همین فیلم بچه رزماری توانست در دنیای هالیوودی وارد حرفه کارگردانی شود و استعداد خود را نشان دهد. البته پیش از اینکه پولانسکی برای کارگردانی این اثر انتخاب شود، ویلیام کسل در ابتدا قصد داشت که این جایگاه را داشته باشد اما درنهایت بهعنوان تهیه کننده انتخاب شد. این فیلم ماجراهای مختلفی را در طی مرحله تولید خود پشت سر گذاشت؛ درگیری پولانسکی با استودیو، کشمکش پولانسکی با جان کاساوتیس، خطر تصادف میا فارو در خیابانهای شهر نیویورک، ماجرای جدایی فرانک سیناترا از فارو و غیره. تمام این ماجراها دست بهدست هم دادند تا ویلیام کسل به این باور برسد که این فیلم طلسم شده است. اما سرانجام بعد از پایان یافتن این ماجراها و رسیدن به مرحله اکران، فیلم بچه رزماری توانست به موفقیت خیلی زیادی دست پیدا کند. همین موفقیت باعث شد تا دنباله آن هم ساخته شود.
5-فیلم جنگیر
اکران: ۲۶ دسامبر ۱۹۷۳
کارگردان: ویلیام فریدکین
این فیلم داستان تسخیر شیطانی یک دختر ۱۲ ساله را برای مخاطب حکایت میکند. در این داستان، مادر این دختر بچه دست به هر کاری میزند تا دخترش را از این شرایط نجات دهد. سرانجام او به سراغ دو کشیش میرود و از آنها میخواهد که مراحل جنگیری او را انجام دهند.
مرحله انتخاب بازیگر این فیلم سینمایی، یکی از هفت خان رستمی بود که سازندگان پشت سر گذاشتند. با اینکه کتاب اصلی بسیار محبوب شد و فروش زیادی هم داشت، اما سازندگان برای انتخاب بازیگران مشکلات زیادی داشتند؛ یک سری از هنرمندان بودند که به مذاق سازندگان خوش نمیآمدند و یک سری دیگر هم بودند که خودشان پیشنهاد را رد میکردند. هفت خان دوم، مرحله فیلمبرداری بود که غرق در آتش شد؛ آتشسوزیای که بخش زیادی از صحنه فیلمبرداری را سوزاند و بازیگران اصلی هم دچار آسیبدیدگیهای زیادی شدند. همین ماجراها باعث شد که مدت زمان ساخت و بودجه، دو برابر بیشتر از چیزی که در نظر گرفته شده بود، در بیاید. اما انگار تمام این مصیبتها ارزش داشت تا به نتیجه فوقالعادهای ختم شود؛ تا حدی که موفقیت همین فیلم، زمینهساز موفقیت فیلم Jaws شد و خودش را هم به یکی از بهترین فیلم های ترسناک تاریخ تبدیل کرد.
پایان خبر/
آخرین ویرایش در 01/05/1401