سارا مهرابی
به گزارش صنعت نما، یاغی اشاره دوباره به همان زخمی که محمد کارت اولین بار در آوانتاژ نشانه رفت؛ یادآوری همان موضوعی است که در بچه خور به زخمی کهنه و تلخ زد تا از دیدنش دردمان بگیرد. شاید واقعی ترین تصویر از یاغی، تلاش برای نزدیک شدن و آشنایی با زندگی و تیره بختی های روزمره طبقات فرودست جامعه باشد. قصه آدم هایی که شناسنامه ندارند؛ به وقتش کودکی نمی کنند و در جوانی با اینکه فرصت عاشق شدن دارند، زخم می خورند. این ها خیلی زود به مردانی بدل می شوند، که برای رسیدن به خواسته هایشان ناگزیر بارها و بارها درهم می شکنند و باید دوباره از زمین بلند شوند.
یاغی بر اساس رمان سالتو نوشته مهدی افروزمنش ساخته شده و در این کتاب نویسنده، ضمن پرهیز از حاشیه پردازی و جسارت در نوشتار ادبی اثر، توانسته قصه ای از یک قهرمان مردمی بنویسد. همان مردمی که در پستوهای تاریک شهرها زندگی میکنند، گویی زنده اند اما زندگی نمی کنند و تحت فشار و اختلاف طبقاتی، دیگر رمقی برای بالیدن و بهتر زیستن برایشان باقی نمانده است.
وقتی صحبت از مخاطبان پلتفرم ها می شود، برای درک موفقیت یا شکست یک اثر، این آمار و اعداد است که بهتر از هر تحلیل و نقدی به کار می آیند. به این ترتیب پیش از هر تحلیلی، کافیست به نظرات عموم مردم به عنوان اصلی ترین ومهم ترین مخاطبان این سریال ها دقت شود.
از همین زاویه شاید پیش از بررسی سریال یاغی بهتر باشد که به بازخوردهای مربوط به آن نگاهی بیاندازیم و متوجه باشیم که مردم آشکارا این سریال را دوست دارند و با آن ارتباط گرفته اند. در مقابل تعدادی از منتقدان واکنشی متفاوت در برابر این تجربه تازه از محمد کارت دارند.
«جاوید» با بازی علی شادمان، قهرمان ناکام و دوست داشتنی قصه است که به واقع شرایط یک پروتاگونیست جذاب را داراست. آدمی که ذاتا خوب است اما ناخواسته در بطن کنش و کشمکش قرار دارد. کسی که زمین و زمانه به او سخت گرفته و از هر سو تحت فشار قرار دارد. قصه چنین شخصیتی که کمتر در جامعه دیده و شنیده شده، هسته مرکزی این درام پردازی است.
کاراکتر جاوید صفات و خصوصیاتی دارد که از هم پالکی هایش، او را به لحاظ روحی و حسی در مرتبه بالاتری قرار می دهد و سبب می شود تا مخاطب مرام و منش او را که همراه با ساده لوحی و معرفت است دوست داشته باشد. به نظر می رسد شادمان برای ایفای این نقش علاوه بر بدنسازی های سنگین و مستمر، برای باور پذیرتر شدن نحوه بیان و لحن این کاراکتر، زحمت زیادی کشیده باشد.
اساسا در این سریال فیلمساز تلاشی برای اجرای میزانسن های عجیب و پیچیده نکرده و دوربین هم هر جا که لازم است ایستاست و هرجا که نیاز بوده، در حرکت؛ قطع پلان ها هم با توجه به حال و هوای قصه تغییر می کند و این مساله مهمترین دلیل، به قاعده بودن اندازه پلان ها و وجود بافت تصویری منسجم در چند قسمت پخش شده است.
پایان خبر/
آخرین ویرایش در 01/05/1401