پایگاه خبری صنعت نما - دنیای مخوف زیرزمینی‌ها
.
چهارشنبه - ۲۶ دی - ۱۴۰۳
ساعت :

دنیای مخوف زیرزمینی‌ها

بچه که بودم در همسایگی دیوار به دیوارمان دو پله مشرف به در یک زیرزمینی متروکه قرار داشت. هر بار که از خانه بیرون می‌زدم، دو سه قدم راه و بعد توقف طولانی من بود مقابل آن در بود که یه جفت لاستیک کهنه ماشین با تورهای فلزی و سیم خاردار به همراه تخته‌های خرد جعبه روی پله‌های منتهی به آن را اشغال کرده بود.

*علی خوشنام

به گزارش صنعت نما، و بعد به سرعت از انجا دور می شدم. در خیال خودم، عالمی بی‌کران و فضایی نامحدود و البته بسیار رعب‌آور از آن زیرزمینی تصویر کرده بودم. با اینکه ترس بسیار از ان فضا داشتم، به همان نسبت بل بیشتر مشتاق کشف و شهود در داخل آن بودم. دنیایی بزرگ آنجا ساخته بودم. عقل و هوشم در حدی بود که تشخیص دهد از یک فضای محدود چند متر مکعبی نمی توان انتظار  مکان نامتناهی داشت اما علاقه‌مندی به فیلم و تماشای فیلم‌هایی که با جادو سرکار داشت، این تصور را شدنی می‌کرد. شب‌های بسیار با تصور فضای درون زیرزمین و داستان‌های گوناگونی که برایش ساخته بودم. به خواب می رفتم. گویی کلید اصلی سوالات اساسی بشر در گرو  وارسی آن بود. در انجا عشق بود، محبت بود، مرگ بود و زایش بود. لذت بود. شادی و غم بود. جادو و دیو و جن و پری هم بود که فکر کردن به آن اخرین مرحله فکر و خیال بود و هر زمان به چنین افکاری می رسیدم، از شدت ترس از ادامه رویاپردازی باز می‌ماندم. و بعد دوباره رویای دنیای داخل زیر زمین هر بار به گونه ای خاص من را غرق خود می کرد. آن زیر زمین اگر چه برای دنیا بی اهمیت بود برای من معنای دنیا بود و منشا آفرینش برای من.

بزرگتر که شدم از آن همه تخیل در فضای لایتناهی،  یک زیرزمین معمولی باقی مانده بود که اکنون اتفاقا ترمیم شده و در آن مستاجر زندگی می کرد. اما به دنبال آن تخیلات کودکانه و رویای کشف زیرزمین، حس و حالی در من نشست کرده بود که با گذشت ان همه سال هنوز زنده است. این را زمانی فهمیدم که برای نخستین بار به تماشای فیلم استاکر تارکوفسکی نشستم. آن حس ها با تمام نشانه ها و با وضوحی کامل بر من مسلط شد و مرا پای فیلم میخ‌کوب کرد. هر مرحله ای که استاکر با دانشمند و مرد دیگر می رفت برای من در عالم درون زیر زمینی اتفاق افتاده بود. خطرهایی که استاکر به جان می‌خرید همان‌هایی بود که من در مراحل انتهایی کشف و شهود درون دنیای زیرزمینی تجربه کرده بودم. آنچه از دنیای زیرزمین فراموش کرده بودم، با تماشای استاکر یادم آمد. با اینکه آن زمان سینما را به میزانی که اکنون در پی آنم ، دنبال نمی‌کردم،  پای فیلم استاکر به دشواری پلک بر هم می زدم.

سینما دنیای گم‌شده‌ای را که سال‌ها از ان فاصله گرفته بودم، به من برگرداند و این تجربه به‌وضوح قدرت سینما را به من نشان داد و قابلیت یک فیلم را در احیای آنچه در ضمیر انسان گم شده است. بعد دنبال نام کارگردان فیلم گشتم. به سختی نوارهای ویدیو برخی اثار تارکوفسکی را پیدا و تماشا کردم. همانجا  سلیقه سینمایی من شکل گرفت و دوستی من با تماشای فیلم آغاز شد.

 

 

?حاشیه پر رنگ تر از متن

 

«بهترین فیلم، زیباترین فیلم، به‌یاد‌ماندنی‌ترین فیلم و... در سوالاتی همچون: کدام فیلم را بیش از همه دوست دارید؟ فیلم قوی‌ترین است؟ قشنگ‌ترین فیلمی که تا کنون دیده اید و....». این ها عبارات و پرسش‌های کلیشه‌ای اند که بسیار با ان مواجه شده‌ایم. پرسش‌هایی فارغ از این نظر که کدام فیلم در ارزیابی منتقدان سینمایی نمره بالاتری می‌گیرد.

در یک اظهارنظر کارشناسانه، یک فیلم خوش‌ساخت و خوب، فارغ از سلایق ما و قرارگیری در محدوده‌ها، ژانرها و سبک‌های خاص، و اینکه چه خاطره و حسی از ان در ما به جا مانده، دارای  ارزش هنری و سهم خود از مولفه‌های مورد اجماع کارشناسان مربوطه است. با وجود این وقتی می پرسیم از کدام فیلم خوشتان می‌آید، الزاما با این پرسش که کدام اثر فیلم خوب،تری است مواجه  نیستیم. در این رهگذر، ممکن است فیلمی شما را متحول کند یا  تماشای آن‌را به عنوان لذت‌بخش‌ترین تجربه فیلم دیدنتان بر شمارید و این در حالی باشد که اثرهای خوش ساخت تری هم بشناسید که با وجود برتری سینمایی، این حس و تجربیات را در شما بر نینگیزد. در این رهگذر، معیار انگیزش احساسات شما و خاطره‌انگیز بودن تماشای فیلم، نه تکنیک هنری و فرم و محتوای فیلم‌ ها بل تاثیراتی است که گاه خارج از متن فیلم بر شما غالب می‌شود.

 حس و حال‌ها و فضایی که احساس را درگیر می کند و لزوما برآمده از بطن فیلم نیست، گاه توجیه‌ لازم را برای چشم‌پوشی از وجه تمییز و تفاوت سطح هنری- سینمایی بین دو فیلم ایجاد می کند که به عنوان مثال از یکی خاطره دارید، یا شرح حال بخش مهمی از زندگی شماست. در این ارزیابی احساسی سنجه‌های شما نه یک فیلمنامه حساب شده و کارگردانی خوب، که نشانه هایی از فضای بیرون است که مورد علاقه شماست و در فیلم متجلی شده یا دست‌کم شما اینگونه حس کنید که یادآور آن حال و هوا برای شماست.

البته حال و هوایی که به‌ویژه پس از گذشت سالها از تماشای فیلم بر ادم مستولی می‌شود، با آنچه در عالم موسیقی با تداعی برهه‌ای خاطرانگیز از گذشته ای دور و نزدیک ذیل مولفه‌هایی چون یادآوری معشوق و عزیزان و... رخ می‌نماید، کاملا متفاوت است.

دست کم در رابطه با تجربیات نگارنده تفاوت زمین تا آسمان است. در این نوع تجربه تماشای فیلم، گاهی عوامل محتوایی به تبلور این احساس که   اغلب دیدگاه علمی نسبت به یک اثر سینمایی را تحت الشعاع خود قرار ‌می‌دهد، دامن می‌زند. اما انچه بیش از سایر عوامل حس و حال قابل توجهی در ما می انگیزد، همانا تاثیرات بصری و صد البته موسیقی فیلم است. البته در سینما عاملی که به عنوان فضا‌سازی، بتون اصلی احساس ما را نسبت به فیلم شکل می دهد، اغلب در گستره صاحب‌سبک بودنِ فیلمساز و تصویر دنیای خاص و منحصربفرد وی که «امضای شخصی فیلمساز پای اثر هم» تعبیر می شود، قابل بیان است.

 

پایان یاداشت/

 

اشتراک این مطلب

برچسب‌ها
نظر خود را ثبت کنید.

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.

درباره ی صنعت نما

يك رسانه پويا و پيشرو مي‌تواند مطالبات فعالان صنعت و معدنکاران را نمايندگي و افكار عمومي را با جايگاه و پتانسيل‌هاي اين بخش آشنا سازد. در آن صورت مسئولان و تصميم‌گيران نيز متناسب با اين جايگاه عمل خواهند كرد.

 

"صنعت نما" مي‌خواهد چنين رسانه‌اي باشد؛

ارایه سريع و لحظه‌اي اخبار، جمع‌آوري خبر و تحليل آن ها و بررسي فرصت‌ها و چالش هاي پيش‌روي صنعت.

 

 

لینک های مفید

آخرین ویدئوها

عضویت در خبرنامه

کاربر گرامی برای اطلاع از آخرین خبرها و اخبار، در خبرنامه صنعت نما عضو شوید.